٠٨/٠٥/٩٠ عزیزدل مامان دیروز خونمون با مامان دالی بازی می کردی.می رفتی پشت تخت قایم می شد و وقتی می گفتم الینا کووو؟ زود می اومدی بیرون و می خندیدی.وچند بار این کار را تکرار کردی و خیلی از این بازی لذت بردی. عزیزم وقتی آخر هفته می شه خیلی خوشحال و سر حال می شی چون مامان و بابا جفتشون هم خونه اند و کلی بهت خوش می گذره. الان دیگه یاد گرفتی خودتو لوس کنی و موقعی که از چیزی ناراحت می شی خودت را ول میکنی و می کوبی زمین.حالا شانس بیاری و سرت نخوره زمین که البته سرت را هم می کوبی زمین. عصر جمعه رفتیم باغ عمه نرگس اینا ، صبا را خیلی دوست داری . به اداهای صبا غش غش خندیدی و جیغ های ...